چند قانون خواندنی در مدیریت
برگرفته از کتاب «مدیریت آن چیزی نیست که شما فکر می کنید»
تیتر امروز را کمی بهتر می کنم (چند قانون خواندنی و سرگرم کننده در مدیریت) به زبان دیگر نوشته امروز هم می تواند شما را سرگرم کند هم شما را به اندیشیدن تشویق کند.
پیشنهاد می کنم برای دسترسی به نوشته اصیل این قوانین به کتاب ارزشمند «مدیریت آن چیزی نیست که شما فکر می کنید» که توسط دکتر مسعود کرمی در ایران ترجمه شده نگاه کنید.خلاصه اگر می خواهید با چند نظر خواندنی و هوشمندانه که در شاخه های گوناگون مدیریت و به ویژه بازاردانی (بابک بهی-۱۳۸۷) کاربردی است آشنا شوید این ستون را بخوانید.
۱- قانون براو
فقط با نگاه کردن می توانید بسیاری از چیزها را مشاهده کنید.
۲- قانون کروپ
میزان کاری که انجام می شود با زمانی که در دفتر سپری می شود رابطه عکس دارد.
۳- قانون نصیحت دیو
بهترین نصیحت، نصیحت نکردن است (عمل کردن است).
۴- قانون دابین
وقتی شک دارید از چکش بزرگ تری استفاده کنید.
۵- قانون هندریکسون
اگر مشکلی منجر به جلسات متعدد می شود بالاخره جلسات از خود مسئله مهم تر می شود.
۶- قانون ماوگام
فقط افراد متوسط همیشه در بهترین حالت قرار دارند.
۷- قانون مک گاورن
هرچه عنوان شغلی طولانی تر باشد اهمیت آن کمتر است.
۸- قانون اول پارکینسون
کار به قدری کش می آید که زمان موجود برای تکمیلش را پر کند.
۹- قانون دوم پارکینسون
مصرف به قدری افزایش پیدا می کند تا کل درآمد را پوشش دهد.
۱۰- قانون سوم پارکینسون
بسط معنای پیچیدگی می دهد و پیچیدگی معنای زوال.
۱۱- قانون چهارم پارکینسون
اگر راهی برای تاخیر انداختن در تصمیمی مهم وجود دارد بوروکراسی خوب دولتی یا خصوصی آن را پیدا خواهد کرد.
۱۲- قانون پیتر
در هر سلسله مراتبی هر فردی گرایش به رشد تا رسیدن به درجه بی کفایتی اش را دارد. هر پستی تمایل دارد توسط شخصی پر شود که قادر به انجام کارهایش نیست.
۱۳- قانون تصمیم گیری ولف
به ندرت بیش از ۴ نفر درباره کارهای اساسی تصمیم گیری می کنند.
اگر فکر می کنید که جلسه بزرگی که در آن حضور دارید تصمیم مهمی را خواهد ساخت احتمالا اشتباه می کنید یا تصمیم پیش از آنکه جلسه شروع شود توسط یک گروه کوچک تر گرفته شده است یا اینکه خروجی جلسه بزرگ بعدا زمانی که سه یا چهار نفر دور هم جمع شدند اصلاح خواهد شد.
۱۴- قانون جلسات ولف
تنها نتیجه مهم یک جلسه توافق درباره گام های بعدی است.
۱۵- قانون برنامه ریزی ولف
نقطه شروع جایی است که شما هم اکنون در آن ایستاده اید.
۱۶- قانون زوسمان
موفقیت یک نشست بستگی به به پذیرایی در جلسه دارد.
۱۷- قانون دیگری از پارکینسون
بین کاری که باید انجام شود و تعداد پرسنلی که درگیر می کند یا رابطه ای وجود ندارد یا اگر وجود دارد بسیار ناچیز است.
۱۸- قانون جاستین اورز
اخراج کارکنان بهترین راه برای کاهش هزینه ها نیست.
۱۹- قانون کنفسیوس
تنها باهوش ترین و احمق ترین افراد هستند که هرگز تغییر نمی کنند.
۲۰- قانون دیوید هارست
مدیران ارشد آشپز نیستند بلکه مواد لازم آشپزی هستند.
۲۱- قانون مینتزبرگ در مدیریت
اگر می خواهید یک مدیر را مورد قضاوت قرار دهید ۱۰ سال دیگر به همان سازمان نگاه کنید.
۲۲- قانون مینتزبرگ در انگیزش
قدردانی از دیروز افتخارات فردا را سبب می شود.
۲۳- قانون اسوپ
بعد از تمام گفته ها و کارهای انجام شده بیش از آنکه عمل شود حرف زده شده است.
یک یادآوری: پس از سال ها اکنون بسیاری بر این باورند که بازاریابی اصطلاحی نارسا و نامناسب برای واژه Marketing است. برخی استفاده از خود کلمه مارکتینگ را تجویز می کنند اما نویسنده واژه بازاردانی را شایسته می شناسد.
بازاردانی از ترکیب دو واژه بازار که ریشه ای پهلوی دارد و طبیعتا ایرانی است و از ایران به زبان های دیگری چون انگلیسی، فرانسه و پرتغالی رفته به همراه دانش که ریشه ای اوستایی دارد ساخته و بنیان نهاده شده که امیدوارم ترکیبات این اصطلاح (بازاردان، بازاردانان و…) به تدریج جانشین اصطلاحات نارسای بازاریاب و بازاریابی شود.